در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم ، بزرگ که شدیم چه دلتنگیم ...

 

 

  

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم

که تمام وجودش قلبی پاک و مهربون بود

 

همون قلب آکبندی که خدای مهربون بهمون هدیه کرده بود

مراقب قلبهامون باشیم

ارسال در تاريخ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:خدا, جملات قصار, متن کوتاه, جملات زیبا, , توسط آوای خسته ( هانیه )

یک کشتی در طوفان شکست و غرق شد . فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره ای بی آب و علف شنا کنند و نجات یابند .
دو نجات یافته دیدند هیچ کاری نمی توانند بکنند با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخواهیم . بنابراین دست به دعا شدند و هر کدام به گوشه ای از جزیره رفتند .
مرد اول از خدا غذا خواست . فردا مرد اول درختی یافت و میوه ای بر آن ٬ آن را خورد . اما مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت .
هفته ی بعد مرد اول از خدا همسر و همدم خواست . فردا کشتی دیگری غرق شد ٬ زنی نجات یافت و به مرد رسید . در سمت دیگر مرد دوم هیچ کس را نداشت .
مرد اول از خدا خانه ٬ لباس و غذای بیشتری خواست . فردایش به صورت معجزه آسایی تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید . مرد دوم هنوز هیچ نداشت .
دست آخر مرد اول از خدا کشتی خواست تا او و همسرش را با خود ببرد . فردای آن روز کشتی ای آمد و در سمت او لنگر انداخت . مرد خواست به همراه همسرش از جزیره برود و مرد دوم را هما جا رها کند . پیش خود گفت مرد دیگر حتما شایستگی نعمت های الهی را ندارد چرا که درخواست های او پاسخ داده نشد ٬ پس همین جا بماند بهتر است .
زمان حرکت کشتی ندایی از آسمان پرسید : چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی ؟ پاسخ داد : این نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است همه را خودم درخواست کرده ام . درخواست های او که پذیرفته نشد پس لیاقت این چیزها را ندارد .
ندا ٬ مرد را سرزنش کرد که اشتباه می کنی ! زمانی که تنها خواسته ی او را اجابت کردم این نعمت ها به تو رسید ...
مرد با حیرت پرسید : از تو چه خواست که باید مدیون او باشم ؟
ندا پاسخ داد : از من خواست که تمام خواسته های تو را اجابت کنم !!!


 

ارسال در تاريخ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:خدا, متن کوتاه, متن زیبا, مطالب خواندنی, همسفر, استجابت دعا, تمنا, نعمت, جزیره, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

Amazing Flowers in Real
Life
 
 
من راه آشیان خود را از یاد برده ام


یک دم مرا به گوشه ای راحت رها مکن!


با من تلاش کن تا بدانم نمرده ام...!!!

ارسال در تاريخ چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:خدا, شعر کوتاه , شعر عاشقانه , متن زیبا, متن کوتاه, توسط آوای خسته ( هانیه )

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد